دست خانم بدحجاب و بزک کرده اش رو گرفته بود و توی خیابون شلوغ قدم می زدند که متوجه شد یه پسر جوون داره به خانمش بد نگاه می کنه.
غیرتی شد و رفت یقه پسره گرفت و کلی بهش فحش های رکیک داد و باهم درگیر شدند و صدای کشیده و موشت و لگد بود که از دعوای این دوتا بلند شده بود.
مردم ریختن و هردوتا شون رو جدا کردن اما شوهر اون خانم بدحجاب و بزک کرده ول کن نبود و مدام فحاشی می کرد و اون پسر جوون رو تهدید می کرد.
پیرمردی که اونجا بود رفت جلو و دست گذاشت روی شونه شوهر اون خانم بدحجاب و گفت : پسرم مالت رو سفت بچسب همسایه رو دزد نکن !!!
با همون حالت عصبانی پرسید منظورت چیه پیر مرد؟ جواب داد : خودت رو یه لحظه بزار جای اون جوون و به خانمت خوب نگاه کن ببین چی می بینی؟
مرد عصبانی رنگش قرمز شد و دیگه صدایی ازش در نیومد و با عجله دست خانمش رو گرفت و سوار تاکسی شدن و رفتند..
مگر قرار نبود آب و برق مجانی باشد؟
دود اين شهر مرا از نفس انداخته است به هواي حرم كرب و بلا محتاجم
فکرم همهجا هست،ولی پیش خدا نیست
ماهواره نا امیدی دولت تدبیر و امید پرتاب شد
درخواست از صادق شیرازی در هتفه وحدت
9 دی 88 جان سران فتنه را نجات داد
43235 بازدید
32 بازدید امروز
33 بازدید دیروز
97 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian